الزامات حاشیه به عنوان یک ابزار سیاست؟

ساخت وبلاگ

افزایش اخیر اعتبار حاشیه توجه به الزامات حاشیه فدرال رزرو برای خرید سهام با صندوق های وام گرفته شده ، که از سال 1974 50 ٪ بوده است ، توجه داشته است. بازار سهام کلی. و در ژانویه سال 2000 ، در حالی که ارزیابی بازار سهام کاهش یافت ، بیشتر رشد کرد و نسبت اعتبار حاشیه را به سرمایه بازار در بالاترین سطح خود در 29 سال گذشته واگذار کرد. این نامه اقتصادی در مورد روند اخیر اعتبار حاشیه و شایستگی استفاده از الزامات حاشیه به عنوان یک ابزار سیاست بحث می کند.

خرید سهام در حاشیه

قانون مبادله اوراق بهادار در سال 1934 مقررات فدرال را برای خرید اوراق بهادار در حاشیه موظف کرد. شرط حاشیه با توجه به این نگرانی مبنی بر اینکه گمانه زنی های اوراق بهادار با اعتبار اعتبار ، باعث افزایش قیمت سهام قبل از سقوط بازار سهام در سال 1929 شده است. این قانون ، فدرال رزرو را مسئول مدیریت در دسترس بودن اعتبار در اقتصاد می داند ،بنابراین فدرال رزرو متهم به تعیین شرایط حاشیه ای برای خرید اوراق بهادار بود. کمیسیون بورس اوراق بهادار برای اجرای این مقررات هدایت شد.

مقررات فدرال رزرو T و U بر تمدید اعتبار توسط دلالان دلال ، بانک ها و سایر وام دهندگان به مشتریان برای خرید اولیه اوراق بهادار خاص ، از جمله سهام مشترک ، حاکم است. نیاز حاشیه اولیه نشانگر حداقل وجوهی است که سرمایه گذاران باید برای خرید سهام با اعتبار تهیه کنند. به عنوان مثال ، با نیاز به حاشیه اولیه 50 ٪ ، یک سرمایه گذار که می خواهد یک سهم از سهام مشترک ABC را به ارزش 100 دلار در هر سهم خریداری کند ، باید این کار را با حداقل 50 دلار در بودجه خود یا وثیقه اضافی انجام دهد. به عبارت دیگر ، حداکثر میزان اعتباری که یک سرمایه گذار می تواند از کارگزار برای خرید سهام بدست آورد ، 50 ٪ از ارزش سهام است.

از سال 1934 ، فدرال رزرو 23 بار نیازهای حاشیه اولیه را در سهام تغییر داده است (شکل 1 را ببینید). نرخ فعلی ، تعیین شده در سال 1974 ، 50 ٪ است.

فدرال رزرو تصمیم گرفته است فقط نیاز اولیه حاشیه را تعیین کند. حاشیه تعمیر و نگهداری ، که به طور مداوم اهرم را تعیین می کند ، توسط مبادلات و کارگزاران تعیین می شود. در حال حاضر ، بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) و انجمن ملی فروشندگان اوراق بهادار (NASD) به طور کلی شرکت های عضو را ملزم می کنند که حداقل 25 ٪ حاشیه نگهداری را به مشتریان خود تحمیل کنند. در عمل ، حاشیه خانه تعیین شده توسط شرکت های کارگزاری شخصی بالاتر است و برخی از شرکت های کارگزاری بیشتر نیازهای حاشیه خود را با سهام فردی و رفتار معاملاتی مشتریان خود متمایز می کنند. به حدی که حاشیه نگهداری کمتر از حاشیه اولیه باشد ، قبل از اینکه سرمایه گذاران برای تأمین بودجه اضافی لازم باشند ، قیمت سهام می تواند به طور قابل توجهی کاهش یابد. در مثال قبلی ، در حاشیه نگهداری 25 ٪ ، ارزش سهام ABC می تواند به 66. 66 دلار کاهش یابد قبل از اینکه سرمایه گذار باید وجوه دیگری را به کارگزار ارائه دهد. با قیمت 66. 66 دلار در هر سهم ، میزان وام ، 50 دلار ، 75 ٪ از ارزش سهام را نشان می دهد.

آیا افزایش اعتبار حاشیه باعث افزایش ارزش بازار سهام می شود؟

ما می توانیم با نگاهی به داده های جمع آوری شده توسط NYSE در مورد اعتبار حاشیه ای که توسط شرکت های عضو به مشتریان افزایش یافته است ، این سؤال را انجام دهیم که آیا افزایش اعتبار باعث افزایش اعتبار بورس می شود. شکل 2 چشم انداز بلند مدت در مورد سطح اعتبار حاشیه و سطح ارزیابی بازار را نشان می دهد. واضح است که در بیشتر 30 سال گذشته ، آنها نسبتاً از نزدیک با هم حرکت کرده اند.

اما یک پیشرفت تا حدودی غیرمعمول در دو ماه گذشته سال 1999 آغاز شد. بین اکتبر و دسامبر 1999 ، اعتبار حاشیه ای که توسط شرکت های عضو NYSE تمدید شد 25 ٪ افزایش یافت ، از 182 میلیارد دلار به 228 میلیارد دلار ، در حالی که ارزش بورس اوراق بهادار 11 درصد افزایش یافت. در ژانویه سال جاری ، با وجود کاهش 4 درصدی ارزش بازار سهام ، اعتبار حاشیه همچنان به 243 میلیارد دلار افزایش یافته است که نسبت به ماه دسامبر 6. 5 درصدی افزایش یافته است.

افزایش اخیر اعتبار حاشیه قابل توجه است زیرا از افزایش ارزش گذاری در بورس فراتر رفته است. شکل 3 نسبت اعتبار حاشیه به کل سرمایه گذاری در بازار از ژانویه 1971 تا ژانویه 2000 را ترسیم می کند. رشد شدید اعتبار حاشیه در ماه های اخیر این نسبت را به 1. 58 ٪ C در رکورد بالا در 29 سال گذشته سوق داده است - و اوج قبلی اوج قبلی1. 53 ٪ در اکتبر 1987 به دنبال سقوط بازار سهام تعیین شده است. با این وجود ، این نسبت در مقایسه با سطح 10 ٪ تخمین زده شده در ارتفاع تب سوداگرانه در اواخر دهه 1920 هنوز نسبتاً خسته کننده است.

توجه به این نکته حائز اهمیت است که داده های اعتباری حاشیه NYSE محدودیت هایی دارند. اول ، داده ها هر دو موقعیت کوتاه و طولانی را منعکس می کنند. از آنجا که موقعیت های کوتاه روزانه به بازار مشخص می شود ، هر موقعیتی که ضرر نشان می دهد به طور خودکار منجر به گسترش اعتبار حاشیه ای به مشتری می شود.(در موقعیت های طولانی ، اعتبار حاشیه حتی در صورت کاهش قیمت سهام ثابت می ماند.) بنابراین ، بخشی از رشد اعتبار حاشیه می تواند با ضررهای علامت به بازار در موقعیت های کوتاه همراه باشد زیرا قیمت سهام عدالت ، مانند سه ماهه چهارم افزایش یافته است. از سال 1999. دوم ، داده ها شامل تمام اعتبار در برابر هر نوع وثیقه حاشیه ای است ، نه فقط سهام. این شامل اوراق بهادار دولت و آژانس ، اوراق بهادار شرکت ها و برخی از اوراق بهادار خارجی است. از این رو ، نسبت اعتبار حاشیه به سرمایه در بازار به سمت بالا مغرضانه است و تأثیر آن بر روی ارقام اخیر مشخص نیست.

افزایش سریع اعتبار حاشیه این سؤال را ایجاد می کند که آیا ممکن است باعث افزایش قیمت سهام شود یا خیر. از این گذشته ، این نگرانی اصلی کنگره در مورد الزامات حاشیه در وهله اول است. یکی از راه های پرداختن به این امر ، انجام یک آزمون آماری است که دارای یک آزمون به وجود آوردن گرنجر است-برای بررسی پویایی سری زمانی بین رشد اعتبار حاشیه و رشد سرمایه گذاری در بازار با استفاده از داده های ماهانه از 1971 تا 1999رشد سرمایه در بورس قبل از رشد اعتبار حاشیه پیش از آن است ، نه برعکس. به طور خاص ، هر دو نرخ رشد تاخیر یک و دو ماهه در ارزش بازار سهام در توضیح رشد اعتبار حاشیه قابل توجه است. نرخ رشد تاخیر در اعتبار حاشیه هیچ قدرت توضیحی برای رشد ارزش بازار سهام ندارد. در حالی که آزمون به وجود آوردن گرنجر علیت اقتصادی را مشخص نمی کند و فقط یک انجمن آماری را به تصویر می کشد ، داده ها نشان نمی دهد که به طور کلی ، رشد در اعتباری حاشیه سود سهام بورس را به دست می آورد. در عوض ، داده ها مطابق با سرمایه گذاران با وام بیشتر در برابر سهام و به همین ترتیب ، با وام گرفتن کمتر از وام ، با افزایش قیمت سهام واکنش نشان می دهند.

نیاز حاشیه به عنوان یک ابزار خط مشی

در سالهای اخیر ، سیاست گذاران به طور فزاینده ای نگرانی در مورد احتمال حباب بازار سهام ابراز کرده اند. در حالی که اظهار نظر در مورد سطح قیمت سهام فراتر از محدوده این ماده است ، یک نکته مهم در مورد سیاست این است که آیا انتظار می رود تغییر در الزامات حاشیه تأثیر قابل توجهی در فعالیت های بورس داشته باشد.

جذابیت استفاده از نیاز حاشیه به عنوان یک ابزار سیاست این است که می توان آن را به طور خاص در یک بازار خاص هدایت کرد. اگر گمانه زنی ها در بورس به نگرانی سیاستگذاران تبدیل شود ، تغییر نیاز حاشیه می تواند سیگنالی را در مورد دیدگاه خود در مورد ارزیابی سهام به بازار بفرستد.

با این حال ، نیاز حاشیه تعدادی از مشکلات را به عنوان یک ابزار سیاست گذاری مطرح می کند. اول ، ما باید درک کنیم که وقتی قانون مبادله اوراق بهادار در سال 1934 تصویب شد ، خرید مستقیم و فروش سهام تنها راه سود از حرکات قیمت سهام بود. از آن زمان ، نوآوری های موجود در بازار منجر به ایجاد محصولات مالی شده است که به سرمایه گذاران امکان می دهد حرکات قیمت سهام را بدون داشتن هیچ یک از سهام ، در مورد حرکات قیمت سهام حدس بزنند. به عنوان مثال ، قرار گرفتن در معرض قابل توجهی در برابر سهام خاص ممکن است از طریق پرداخت کامل برای اوراق بهادار مشتق ، مانند گزینه هایی که با طراحی بسیار اهرم هستند ، بدست آید. همچنین ، سرمایه گذاران می توانند از قراردادهای آتی شاخص سهام برای گمانه زنی در مورد حرکات گسترده بازار سهام استفاده کنند. حاشیه معاملات آتی توسط مبادلات آتی تعیین شده است و به عنوان گسترش اعتبار در نظر گرفته نمی شود بلکه یک اوراق بهادار عملکردی برای اطمینان از تعهدات آینده شرکت کننده است. به عنوان یک تصویر ، حاشیه اولیه برای هر قرارداد آتی شاخص میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) 6،750 دلار است که حدود 6. 75 ٪ از ارزش قرارداد است (هر قرارداد 10 دلار شاخص DJIA یا حدود 100000 دلار است). موقعیت های طولانی و کوتاه روزانه به بازار مشخص می شود و شهرک های شرکت کنندگان نیز به همین ترتیب است.

دوم ، اعتبار قارچ است. سرمایه گذاران به راحتی می توانند انواع دیگر اعتبار را برای اعتبار حاشیه با استفاده از وثیقه غیر حراجی مانند وام سهام در خانه جایگزین کنند. در حدی که سرمایه گذاران بتوانند اعتبار خود را از منابع دیگر برای خرید سهام بدست آورند ، نیاز حاشیه به یک محدودیت غیر الزام آور تبدیل می شود. بنابراین ، تغییر الزامات حاشیه ممکن است اثرات مطلوب در فعالیت های بازار سهام نداشته باشد.

با توجه به این محدودیت ها ، جای تعجب آور نیست که اکثریت قریب به اتفاق بررسی تأثیر تغییرات حاشیه بر رفتار اوراق بهادار نتیجه می گیرند که شواهد کمی وجود دارد که نشان می دهد تغییرات در نیازهای حاشیه تأثیرات قابل توجهی در قیمت ، نوسانات ، حجم و نقدینگی سهام فراتر از آن دارداثر اعلامیهتنها استثناء قابل توجه Hardouvelis (1990) است که یافته های آن متعاقباً توسط آثار هسیه و میلر (1990) و Pruitt و Tse (1996) به چالش کشیده شد.

نتیجه

اعتبار اخیر اعتبار حاشیه ، برخی از سیاستگذاران را وادار کرده است که در مورد ایده تغییر الزامات حاشیه برای جلوگیری از زیاده خواهی های احتمالی احتمالی بحث کنند. با این حال ، اثربخشی استفاده از الزامات حاشیه ای به عنوان یک ابزار سیاست سوال برانگیز است. سرمایه گذاران می توانند از مشتقات مالی برای به دست آوردن قرار گرفتن در معرض سهام بدون داشتن سهام استفاده کنند و همچنین می توانند اعتبار حاشیه ای را با انواع دیگر اعتبار جایگزین کنند. سرانجام ، بخش عمده ای از تحقیقات در مورد نیازهای حاشیه نشان می دهد که تغییرات در الزامات تأثیر دائمی قابل توجهی در رفتار قیمت سهام ندارد.

اقتصاددان ارشد سیمون کوان

منابع

هاردوولیس ، G. 1990. "نیازهای حاشیه ، نوسانات و مؤلفه گذرا از قیمت سهام."بررسی اقتصادی آمریکا 80 ، صص 736-762.

Hsieh ، D. ، و M. Miller. 1990. "تنظیم حاشیه و نوسانات بازار سهام."مجله مالی 45 ، صص 3-30.

Pruitt ، S. ، and K. Tse. 1996. "قیمت ، نوسانات ، حجم و اثرات نقدینگی تغییرات در نیازهای حاشیه فدرال رزرو در سهام OTC حاشیه ای و غیر قابل حمل."در سازمان صنعتی و تنظیم صنعت اوراق بهادار ، ویرایش. A. LO ، مجموعه گزارش های کنفرانس تحقیقات اقتصادی دفتر ملی ، صص 317-340. شیکاگو و لندن: دانشگاه شیکاگو پرس.

نظرات بیان شده در نامه اقتصادی FRBSF لزوماً منعکس کننده نظرات مدیریت بانک مرکزی فدرال رزرو سانفرانسیسکو یا هیئت مدیره سیستم ذخیره فدرال نیست. این نشریه توسط سام زوکرمن و آنیتا تاد ویرایش شده است. مجوز چاپ مجدد باید به صورت کتبی بدست آید.

آنالیز فاندامنتال...
ما را در سایت آنالیز فاندامنتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : اسماعیل داورفر بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 3 فروردين 1402 ساعت: 18:07